لوگوی سه گوش
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

نوحه، محرم، حضرت عباس

در قرن سوم که فشار و اختناق عباسیان بر ضد شعایر اهل بیت (علیهم السلام)، بخصوص یاد و نام امام حسین (علیه السلام) و عزادارى عاشورا، شدت یافت و متوکل عباسى در سال 236 مرقد مطهر حسینى را تخریب و با خاک یکسان کرد و بر زمین آن آب بست و زائران و عزاداران آن حضرت را به انواع شکنجه و اذیت گرفتار کرد، مورّخان و نویسندگان اهل سنت داستان مصیبت امام حسین (علیه السلام) و یاران او را در قالب تاریخ و قصه بازگویى نمودند و در واقع، حادثه کربلا از سینه ها به کتاب منتقل گردید و جاودانه گردید.

مهم ترین دانشمند اسلامى که روایات متعدد انقلاب عظیم کربلا را از یکى از گزارشگران معروف به نام لوط بن یحیى معروف به ابومخنف ازدى (متوفاى 157 ق) نقل کرده است و در این نقل تا میزان تحسین برانگیزى رعایت امانت و صداقت را نموده است، محمدبن جریر الطبرى (224 - 310ق) مى باشد.

طبرى تنها به نقل رویدادهاى حادثه کربلا از زبان ابومخنف اکتفا نمى کند، بلکه به داستان اسارت اهل بیت (علیهم السلام) و رویدادهاى کوفه و عزادارى مردم در مجالس عبیدالله زیاد و سپس شام مى پردازد و از تداوم کینه جویى و جسارت یزید بن معاویه به سرِ بریده امام حسین (علیه السلام) و تنفر برخى از اطرافیان و سوگوارى عده اى از مردم شام و همدردى آنان با اهل بیت (علیهم السلام) خبر مى دهد.1 پس از طبرى این شیوه توسط سایر مورّخان اهل سنت پى گیرى شد که در ادامه مورد اشاره قرار خواهد گرفت. گاهى قصه گویان در کنار مرقد امام حسین (علیه السلام) آمده، عزاها و مصائب او را به زبان قصه مى گفتند.2

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 6:8 عصر توسط حمید امامی نظرات ( ) |

امام حسین(ع)

تلاش هاى امام حسین (علیه السلام) جهت حفظ و احیاى اسلام

امام حسین (علیه السلام)، سرور آزادگان جهان ، بعد از شهادت برادر بزرگوارش ، امام مجتبى (علیه السلام)، ‏حدود ده سـال بـا مـعـاویـه مـعـاصـر بـود. در ایـن مـدت ، سـیـاسـت آن حـضـرت (علیه السلام) در مـورد مسائل ‏فرهنگى ، سیاسى و اجتماعى همانند برادرش بود. و قیام به شمشیر را در برابر مفاسد و جـنـایـات معاویه در ‏آن شرایط به مصلحت اسلام نمى دید. ولى عدم جنگ به معناى بى تفاوت بـودن نـسـبـت بـه جـریـانـات حـاکـم ‏نـبـود. چـه ایـنـکـه امـام حـسـیـن (علیه السلام) در ایـن مـدت بـا ارسـال نـامه هاى متعدد به معاویه بدعت ها و ‏انحراف هاى او را یادآورى مى کرد و مصرّاً از او مى خواست که مرتکب این خلاف ها نشود. نامه هاى حضرت ‏‏(علیه السلام) به معاویه را قبلاً در بحث بدعت هاى مـعـاویـه نـقـل کـردیـم . و در این مدت امام حسین (علیه ‏السلام) جهت آگاهى بخشیدن به مردم و معرّفى چهره کـریـه امـوى هـا نیز تلاش مستمرّ داشت به عنوان ‏نمونه سخنرانى حضرت (علیه السلام) در مِنا را متذکر مى شویم .

امـام حـسـین (علیه السلام) در سخنرانى خود براى افراد متنفذ و دانشمندانى که در (منا) گرد هم آمده بودند ‏ضـمـن اینکه آنها را مقصّر اصلى دانست که زمینه را براى حکومت بنى امیّه فراهم کرده اند، خیانت هـاى ‏مـعـاویـه را یـادآورى نـمـود. امـام (علیه السلام) معاویه را دیکتاتورى خواند که از ارزش هاى اسلامى فاصله ‏گرفته است . و فرمود:

‏(... جـریـان ادارى کـشـور و صـدور احـکام دادگاهى و تصویب برنامه هاى کشور باید به دست دانشمندان ‏روحانى که امین حقوق الهى و داناى حلال و حرامند سپرده شود امّا اینک مقامتان را از شما بـاز گـرفته و ربوده ‏اند. اگر شما مردانى بودید که بر شکنجه و ناراحتى شکیبا بودید و در راه خدا حاضر به تحمّل ناگوارى مى شدید ‏مقرّرات براى تصویب پیش شما آورده مى شد و بـه دسـت شـمـا صـادر مـى گـردیـد و مـرجـع کـارهـا بـودیـد. امـا ‏بـه سـتـمـکـاران مـجـال دادیـد ایـن مـقـام را از شما بستانند، و گذاشتید حکومتى که قانوناً مقیّد به شرع است ‏به دلبـسـتـگـیـتـان بـه زنـدگـى گـریـزان دنیا. شما با این روحیه و رویّه ، توده ناتوان را به چـنگال این ستمگران ‏گرفتار کردید تا یکى برده وار سرکوفته باشد و دیگرى بیچاره وار سرگرم تامین آب و نانش . حکّام خودسرانه در ‏منجلاب سلطنت غوطه ورند و با هوسبازى خویش نـنـگ و رسوایى به بار مى آورند، در هر شهر، سخنورى ‏مزدور بر منبر مى رود. خاک وطن زیر پـایـشـان پـراکنده و دستشان در آن گشاده است . مردم بنده ایشان اند و ‏ناتوان از دفاع خویش . حـاکـمـى دیـکـتاتور است و حاکمى دیگر کینه ورز و بدخواه و آن دیگرى کوبنده بیچارگان ، ‏و فـرمـانـروایـى مسلّط که نه خدا را مى شناسد و نه روز جزا را شگفتا که جامعه در تصرّف مرد دغلباز و ستمکار ‏است ...!)1

امـام حـسـیـن (علیه السلام) براى هدایت امّت اسلام و مخالفت با انحرافات حزب اموى تلاش مستمر داشت ‏اما ایـنـکـه چـرا حـضرت (علیه السلام) علناً وارد صحنه کارزار و نبرد با معاویه نشد و پس از مرگ وى قیام کرد ‏مطلبى است که اجمالاً آن را بررسى مى کنیم .‏

عـامـل دیـگـرى کـه مـانـع قـیـام امـام حـسـیـن (علیه السلام) در دوران مـعاویه بود زرنگى و زیرکى او درحلّ ‏مسائل سیاسى و اجتماعى و جایگاه دینى او در جامعه بود. مـعـاویـه بـا گـمـاشـتـن مـامـوران مـخـفـى تـمـام ‏حـرکـات امـام حـسـیـن (علیه السلام) را بـا دقـّت کـنـتـرل مـى کـرد
نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 6:7 عصر توسط حمید امامی نظرات ( ) |

نوحه، محرم، حر

حسین و حربن یزید در شراف

امـام حسین عـلیه السلام از بطن عـقـبه حرکت فـرمـود مـنازل و اقـصه و قـرعـاء و مـغـیثه را که فواصل بین آنها ‏کم بود پشت سر نهاد تا به مـنزل شراف رسید و شب را در آنجا بیتوته کرد و به هنگام سحر دستور فرمود: که ‏یاران آب زیاد با خود بردارند و در این زمینه تاکید فراوان کرد، اصحاب ابى عبدالله عـلیه السلام عـلاوه بر مـشکها ‏هر چـه ظروفـى با ایشان بود که مى شد با آنها آب حمـل کنند پر کردند، امام علیه السلام از شراف حرکت نمود ‏و تا نزدیک ظهر به راه خود ادامه داد، در این موقع یکى از یاران تکبیر گفت ، امام فرمود: الله اکبر، چرا تکبیر ‏گفتى؟ عـرض کرد از دور نخـلستـانى را دیدم ، بعضى از یاران گفتند: ما در این مکان هرگز درخت خرمائى ندیده ‏ایم ، امام فرمود: دقیق بنگرید چه مى بینید؟

اصحاب چون نیک نظر کردند گفتند: به خدا نیزه ها و گوشهاى اسبان را مى بینیم ، امام هم فـرمـود که مـن نیز ‏چنین مى بینم آیا جایى را سراغ دارید که پناهگاه خود سازیم که اگر بخواهند با ما وارد جنگ شوند از خود دفاع ‏نماییم ؟

گفتند: آرى در اینجا کوهى است به نام ذوحُسَم .

پـس بجانب کوه روان شدند و در سمـت چـپ کوه فـرود آمـدند و خـیمـه ها را برپـا نمودند.1

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 6:7 عصر توسط حمید امامی نظرات ( ) |

                                                             محرم

نفس بده که نفس پای این علم بزنم

نفس بده که فقط از حسین دم بزنم

سرم فدای قدمهات آرزو دارم

که سرنوشت خودم را بخون رقم بزنم

سرم هوای تو دارد دلم هوای ضریح

چه می شود که سری گوشه ی حرم بزنم

کنار سینه زنان چه می شود ارباب

میان صحن و سرایت شبی قدم بزنم

هزار حاجتم اما رسیده ام امشب

که چشم بر قدم صاحب علم بزنم

نفس بده که زشب تا غروب تاسوعا

میان نوحه کنانت دوباره دم بزنم

 

سروده حسن لطفی


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 5:48 عصر توسط وحید خداپناه نظرات ( ) |

تعزیه گروه اصفهان شبیه خوانی کربلا عاشورا محرم

اشاره:

نگارش زندگینامه شهدای کربلا نخستین بار از قرن سوم آغاز شد. کهن ترین رساله در این باره رساله تسمیة من قتل مع الحسین است که سالها پیش توسط استاد علامه سید محمدرضا جلالی در مجله تراثنا منتشر شد . چند دهه پیش هم مرحوم سماوی کتاب ابصار العین فی انصار الحسین را نوشت. کتابی هم محمد مهدی شمس الدین در این بار منتشر کرد.

اکنون با کتاب تازه و مفصلی در این باره روبرو هستیم.

این کتاب با نام «آینه داران آفتاب» زندگی و شهادت یاران امام حسین علیه السلام را روایت می کند.

نویسنده این کتاب چهره نام آشنا در عرصه عاشورا پژوهی و ادبیات مذهبی است. استاد محمد رضا سنگری.

سوگ سرخ،  راز رشید، عاشورایی ها، ماه در آب، چهل روز عاشقانه و...پاره ای از آثار وی اند.

پیشتر نیز (ویژه نامه عاشورای سال 86) نیز از این استاد قلم فرسا، مطالبی را پیشکش حضورتان کردیم، اینک اگر ارباب مدد کند، برآنیم تا در مجموعه نوشتار "آیینه داران آفتاب"، چهره های درخشان و سلحشور حماسه عاشورا را از زاویه ای دیگر به تماشا بنشینیم.

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 5:45 عصر توسط وحید خداپناه نظرات ( ) |

                                                          عاشورا

تاثیرى که حادثه کربلا و قیام حسین بن على‏«ع‏» بر اندیشه مردم جهان،حتى غیرمسلمانان داشته،بسیار است.عظمت قیام و اوج فداکارى و ویژگیهاى دیگر امام و یارانش‏سبب شده که اظهار نظرهاى بسیارى درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته‏باشند.نقل سخنان همه آن کسان کتاب قطورى مى‏شود.بویژه که برخى از نویسندگان‏غیر مسلمان مستقلا کتاب درباره این حادثه نوشته‏اند.در اینجا تنها تعدادى اندک از این‏نظرها(از مسلمانان و غیر مسلمانان)آورده مى‏شود:. 1

مهاتما گاندى(رهبر استقلال هند) :

من زندگى امام حسین،آن شهید بزرگ اسلام ابدقت‏خوانده‏ام و توجه کافى به صفحات کربلا نموده‏ام و بر من روشن شده است‏که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد،بایستى از سرمشق امام حسین‏پیروى کند.

 

محمد على جناح(قاعد اعظم پاکستان) :

هیچ نمونه‏اى از شجاعت،بهتر از آنکه امام‏حسین از لحاظ فداکارى و تهور نشان داد در عالم پیدا نمى‏شود.به عقیده من تمام‏مسلمین باید از سرمشق این شهیدى که خود را در سرزمین عراق قربان کردپیروى نمایند.

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 5:41 عصر توسط وحید خداپناه نظرات ( ) |

پیام عاشورا (متن مجری)

پس از آنکه همه اصحاب و یاران با وفاى ابى عبدالله (علیه السلام) شربت شهادت نوشیدند و دیگر کسى از آنان باقى نماند نوبت افراد خاندان خود آن حضرت رسید. آنان تصمیم گرفتند در راه حفظ اسلام با افتخار و سربلندى تمام نیزه‏ها و شمشیرها را به جان خود. پس از وداع و خداحافظى نخستین کسى که قدم به میدان کارزار گذاشت ابوالحسن‏1 على اکبر2 فرزند رشید خود امام (علیه السلام) بود.

عمر شریف حضرت على اکبر (علیه السلام) در کربلا بیست و هفت سال بوده است، زیرا آن حضرت در یازدهم ماه شعبان سال سى و سوم هجرى متولد شده است. چون با قلم توانائى نمیتوان شخصیت او را ترسیم کرد و با هیچ زبان گویائى نمى‏توان اوصاف عالیه‏اش را بیان نمود لذا بهتر آن است که گفته شود: او آینه جمال پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) و نشانگر خلق و خوى والاى رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) و نمونه منطق رسا و شیواى نبى اعظم اسلام است. به همین جهت، شاعر رسول خدا، حسان بن ثابت درباره‏اش فرموده است:

 

و أحسن منک لم ترقط عینى

 

و أجمل منک لم تلد النساء

خلــقت مبـــرءاً من کل عیب

 

کانک قد خلقت، کما تشاء 3

در مدح و ثناى على اکبر (علیه السلام) هر کس به اندازه درک و اندیشه خودش شعرى سروده است.

 

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 5:36 عصر توسط وحید خداپناه نظرات ( ) |

                                                                     عاشورا

شورى فکنده در همه عالم نواى تو

 دنیا اسیر غم شد و غرق عزاى تو

 چشمان دوستان همه ناظر به سوى توست

 دلهاى عاشقان همه در کربلاى تو

 در هر سراى شراره سوداى عشق تو است

 بر هر لبى کنون سخن از نینواى تو

 ذرات کائنات ثناخوان لطف توست

 در عمق دهر ولوله اى از ولاى تو

 آغوش باز کرده شهادت به محضرت

 آماده گشته بادیه پر بلاى تو

 شرمنده گشته است شجاعت ز رزم تو

 سرو روان خجل بر قدّ رساى تو

 این فخر بس تو را به شهیدان راه حق

 خواهان شود به حشر خدا خونبهاى تو

 در گاهواره رسم شفاعت رقم زدى

 «فطرس» رهین منت و جُود و سخاى تو

 دادى تو آب دشمن غدّار خویش را

 قربان عفو و بخشش و مهر و وفاى تو

 دارم من این امید به درگاه ذوالجلال

 گردد تمام هستى «ناصر» فداى تو


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 5:33 عصر توسط وحید خداپناه نظرات ( ) |

نام گذاری حضرت رقیه (علیهاالسلام)
رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است.(1) گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین(علیه‏السلام) کمتر به چشم می‏خورد و به اذعان برخی منابع، احتمال این که ایشان همان فاطمه بنت الحسین (علیه‏السلام) معروف به فاطمه صغری باشد، وجود دارد.(2) در واقع، بعضی از فرزندان امام حسین (علیه‏السلام) دو اسم داشته‏اند و امکان تشابه اسمی نیز در بین فرزندان آن حضرت وجود دارد.

گذشته از این، در تاریخ نیز دلایلی بر اثبات این مدعا وجود دارد؛ چنانچه در کتاب تاریخ آمده است: «در میان کودکان امام حسین (علیه‏السلام) دختر کوچکی به نام فاطمه بود و چون امام حسین (علیه‏السلام) مادر بزرگوارشان را بسیار دوست می‏داشتند، هر فرزند دختری که خدا به ایشان می‏داد، نامش را فاطمه می‏گذاشت. همان گونه که هرچه پسر داشتند، به احترام پدرشان امام علی (علیه‏السلام) وی را علی می‏نامید».(3) گفتنی است سیره دیگر امامان نیز در نام گذاری فرزندانشان چنین بوده است.

 

ادامه مطلب...

نوشته شده در دوشنبه 89/10/6ساعت 12:9 صبح توسط وحید خداپناه نظرات ( ) |

دور چـــــون بر آل پیغمبــر رسیـــد

اولیـــــن جـــام بلا اکبـــر چشیــــد

اکبــــــر آن آئینـــه ی رخســــار جد

هیجده ســـاله جــــوان ســـــرو قد

در منــاى طـــــف ذبیــــــح بى بـــدا

ذبــــح اسماعیـــــل را کبـــش فــدا

بـــرده در حســـن از مه کنعــان گرو

قصّــــه ی هـــابیل و یحیى کرده نـو

دیــــد چون خصمان گـروه ‏اندر گـروه

مــــانده بى یــــاور شه حیدر شکوه

ادامه مطلب...

نوشته شده در پنج شنبه 89/10/2ساعت 3:8 عصر توسط حمید امامی نظرات ( ) |

<      1   2      

Design By : Pichak