لوگوی سه گوش
مسئولیت دینی اجتماعی در قیام امام حسین (علیه السلام) - السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

این سؤال در ذهن بسیارى از کسانى که از مقررات و وظائف اسلامى و حقایق تاریخى بى اطلاعـند، به وجود می آید: که با توجه به اینکه حسین علیه السلام از قدرت بنى امیه و از ضعـف و زبونى مـردم زمـان مـطلع و آگـاه بود و با شناختى که از مردم کوفه داشت و تـجربه کرده و دیده بود کوفـیان با پدرش على علیه السلام و برادرش امام مجتبى چـگـونه رفـتار کردند و این شناخت و آگاهى از گفته هایش کاملا آشکار مى گردد چنانکه فـرمـود :« مردم برده و بنده دنیایند، دین چرخش زبان آنها است به هر سو که نفعشان ایجاب کند مى چرخد، هنگام گرفتارى دینداران اندک میشوند.»

 


پس چرا قیام کرد و مانند برادرش حضرت امام حسن علیه السلام با حکومت وقت کنار نیامد؟
  ـ مسئولیت دینى حسین علیه السلام
اسلام عزیز هر فرد مسلمان را در برابر حوادثى که براى مردم و جامعه اش ‍ پیش مى آید که با دین آنها ضدیت دارد، یا مخالف مصالح اقتصادى ، اجتماعى و… مى باشد وظیفه دار و مـسئول مـى داند، چـنانکه رسول گـرامـى اسلام فـرمـود : کلّکم راع و کلّکم مـسئول عـن رعـیّتـه «همـه شمـا سلطانید و همـه تـان در رابطه با رعیت مواخذه می شوید.»

همه شما نسبت به هم مسئولید.و حسین عـلیه السلام که مى داند مسلمانان در فقر و سختى بسر مى برند اما یزید که خود را حاکم بر مردم و خلیفه مسلمین قلمداد مى کند محرمات الهى را مرتکب مى شود، شراب مـى خـورد و قـمـار مـى بازد و بر سگـها و مـیمـونها خلخال طلا میپوشد و با سنت پیامبر مخالفت مى ورزد، وظیفه و مسئولیت دینى اش او را وادار به قـیام عـلیه چنین حکومت طاغى و یاغى و جبارى نمود، چنان که حضرت در برابر حر و لشکریانش به سخنرانى پرداخت و فرمود:
«اى مردم ! همانا رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: هر که سلطان ستمکارى را ببیند که مـحرمات الهى را حلال مى شمارد و با خدا پیمان شکنى مى کند و با سنت و روش رسول خـدا مـخـالفـت مى ورزد، در میان بندگان خدا به گناه و ستم رفتار مى کند، قولا یا عملا بر او ایراد نگیرد بر خدا است که او را با همان سلطان محشور گرداند و در جایگاه ستمکاران جاى دهد! »از این رو و به ویژه با آن همه نامه ها که به حسین علیه السلام نوشتند و بیعت مردم با او، عذرى براى حسین باقى نمى گذاشت و در تاریخ مورد انتقاد قرار مى گرفت .
حسین عـلیه السلام به لحاظ مـوقـعـیت اجتـمـاعـیش خـود را در برابر امـت اسلامى مـسئول مـى بیند تا در مقابل ظلم و بیدادگرى که از ناحیه حکومت اموى وارد مى شود به دفـاع برخیزد، گرچه این مسئله هر فرد مسلمانى است ولى بطور طبیعى در مورد امام حسین عـلیه السلام با توجه به امامت او از یکسو و انتسابش به پیامبر از سوى دیگر تاکید بیشترى پیدا مى کند و توقع جامعه اسلامى را بیشتر برمى انگیزد، و امام علیه السلام این مـسئولیت را احساس مى کرد و سکوت در برابر جنایات یزید را جایز نمى شمرد
ممکن است گفته شود که چرا امام حسن علیه السلام قیام نکرد؟
مـا در شرح امـام مجتبى علل کنار آمدن وى را با معاویه نگاشته ایم و در اینجا به اختصار مـى گـوییم عـلاوه بر آنکه اکثـر فرماندهان سپاه امام حسن به معاویه پیوستند و حتى برخـى از اطرافـیان امـام مـجتـبى به مـعـاویه نوشتند که حاضرند امام را دست بسته تحویل وى دهند، و از طرفى معاویه با سیاست مکارانه اش ظاهر اسلام را رعایت مى کرد و مـانند پـسرش نبود که عـلنا به فـسق و فـجور اشتـغـال ورزد، و شرابخـورى و قـمـاربازى و سایر اعـمـال مـنافـى اسلام به ظاهر از او دیده نمى شد از اینرو امام مجتبى براى حفظ دین و جلوگیرى از سفک دماء مسلمین با وى کنار آمد.
ـ مسئولیت اجتماعى امام حسین علیه السلام
حسین عـلیه السلام به لحاظ مـوقـعـیت اجتـمـاعـیش خـود را در برابر امـت اسلامـى مـسئول مـى بیند تا در مقابل ظلم و بیدادگرى که از ناحیه حکومت اموى وارد مى شود به دفـاع برخیزد، گرچه این مسئله هر فرد مسلمانى است ولى بطور طبیعى در مورد امام حسین عـلیه السلام با توجه به امامت او از یکسو و انتسابش به پیامبر از سوى دیگر تاکید بیشترى پیدا مى کند و توقع جامعه اسلامى را بیشتر برمى انگیزد، و امام علیه السلام این مـسئولیت را احساس مى کرد و سکوت در برابر جنایات یزید را جایز نمى شمرد، از این رو براى ایفاء این مسئولیت بزرگ و خطیر به پاخاست تا آنکه شخص شخیص خود و همـه اهل بیتش را در این راه فدا کرد و عدالت اسلامى و حکم قرآن را در میان مردم به اجرا در آورد.
ـ اقامه حجت بر امام علیه السلام
با توجه به اینکه نامه هاى بسیارى تا حدود دوازده هزار نامه براى حسین علیه السلام نوشتـند و آمـادگـى خود را براى کمک با لشکر صدهزار نفرى اعلان نمودند، آنهم از شهر کوفـه که بزرگـتـرین شهر نیرو خـیز اسلامـى است ، تـا آنجا که او را مـسئول به حساب آوردند که اگـر امامت و خلافت را نپذیرد در پیشگاه خدا با او احتجاج خـواهند کرد، و معلوم است که اگر حسین علیه السلام اجابت نمى کرد در برابر خدا و امت اسلامـى مـسئول و مـؤاخـذ بود و تـاریخ هم حسین عـلیه السلام را مـسئول مـى شمـرد و او را مـؤاخـذه مـى نمـودند، بنابراین حجت بر امام تمام شد و عذرى برایش باقى نگذاشت .
تهیه و تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
——————————————————————————–
منبع:آنچه در کربلا گذشت، آیت الله محمد على عالمى


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/2ساعت 3:1 عصر توسط حمید امامی نظرات ( ) |


Design By : Pichak