السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
علامه شیخ عبد الواحد مظفر درباره مقام حضرت قمر بنی هاشم چنین می نویسد: عباس از فقهای عظام و علمای اعلام بود، او بی تردید، در فقاهت و دانش یگانه است...به دلیل روایت امام سجاد که فرمود:« مقام و منزلت حضرت عباس به اندازه ای است که تمام شهدا روز قیامت به آن غبطه می خورند.» سخنان رسول خدا(ص) و گفتار امیرالمؤمنین(ع) به سان سروش عالم غیب، دگرگونی چشمگیری در اندیشه عباس ایجاد کرد. او از فرهیختگان بسیاری، واژه های بصیرت بخش پیامبر را آموخته بود که آن حضرت فرموده است:« ای مردم همانا کسی که خداوند عز و جّل را ملاقات کند در حالی که شهادت به یگانگی خدا و یکتایی او بدهد و مخلصانه هیچ معبود دیگری همراه او نپذیرد،پروردگار او را داخل بهشت می برد. اگر کسی هیچ یک از صفات والا را نداشته باشد، ولی با اخلاص خداوند را بخواند برای او بهشت است. عباس سال های همراهی با پدر را پرفروغ و تابناک از اخلاص و توحیدی می دید. از نبرد خندق و دلاوری خدا باورانه ی پدر خبر داشت. از این رو بیش ترین تلاش خود را در راه کسب اخلاص و نیت پاک به کار می برد. همواره قلبی سالم از بدیها، اعضایی تسلیم در برابر خداوند داشت و از بلندای وجودش آبشار نیکیها و خیرات ریزان بود. چنین بود که امام صادق(ع) صحیفه ای روشنی بخش درباره ی این ویژگیهای عموی بزرگوارش گشوده بودو می فرماید:« خدا لعنت کندکسی را که حق تو را نشناسد و مقام تو را سبک بشمارد.علامه سید عبد الرزاق می فرماید: این فضیلت ها همه از پرتو انوار سید الشهدا بود که عباس بر اثر اطاعت از او کسب کرده و آیینه تمام نمای وجود امام حسین شده بود بی شک حسین و عباس(ع) از مصادیق بارز این آیات قرآن بودند:« والشمس و ضحیها والقمر اذا تلیها: سوگند به خورشید و آن هنگام که فروغ می بخشد و سوگند به ماه آن زمان که دنبال خورشید روان است» خورشید حسین است و ماه نیز عباس، چرا که عباس نیز هیچ سخنی نمی گفت؛ مگر آن که از برادرش شنیده باشد و هیچ عملی را انجام نمی داد مگر آن که به جهت پیروی از امامش انجام پذیرد.او تمامی مراحل حیاتش چنان به دنبال سید و مولایش امام حرکت کرد که حتی در ظهور جسم شریفش به این عالم شهود نیزگامی از اربابش عقب است. چنان که میلاد امام حسین(ع) سوم شعبان و ولادت عباس چهارم شعبان سال بیست و شش هجری است. القاب حضرت عباس(ع) یکی از مهمترین القاب صفات حضرت عباس « باب الحوایج» است. این لقب را از این جهت به حضرت داده اند: که در زندگی حوایج نیازمندان را برآورده می ساخت. حضرت عباس(ع) با لبابه دختر عبد الله بن عباس عبد المطلب ازدواج کرد. ثمره این پیوند پنج فرزندبه نامهای عبیدالله، فضل، حسن، قاسم، و یک دختر به نام حدائق الأنس بود. فرزندانشان نیز برخی شهره در شهامت و شجاعت گشته تعدادی نیز عالمان راستین در عرصه معارف اهل بیت شدند. ظهر الولایة یکی از القاب حضرت عباس (ظهر الولایة) یعنی پشت و کمر ولایت می خوانند، زیرا همان گونه که کمر، انسان را راست قامت نگه می دارد و پشتوانه محکمی برای حرکت است حضرت نیز چنین نقشی را برای نگهبانی از حریم ولایت امامت داشت. از این رو وقتی حضرت به شهادت رسیدامام بر بالینش بود و فرمود« اکنون پشتم شکست و چاره ام کم شد» سقّا یکی از القاب مشهور ابا الفضل العباس سقّا و از مهمترین مسئولیتهای آن حضرت در قیام سید الشهدا آبرسانی به تشنگان بود. قمر بنی هاشم این منصب را از پدران و نیاکان بزرگوار خود به ارث برده بود زیرا سقایی نزد عرب عمل گران قدری محسوب می شد و عهده دار شدن این مقام نشانه شرافت و سیادت و بزرگی است. از این رو اجدادخاتم الانبیا این مسئولیت را عهده دار بودندو از خود به دیگری واگذار می کردندتا این که به عبد المطلب رسید بعد از ایشان ابو طالب منصب سقایت ایشان را بر عهده گرفت. به گونه ای که وی را ساقی حاجیان نام نهادند.حضرت عباس نیز همچون پدران بزرگوار خود به سقایت مشغول بود. قمر بنی هاشم صاحب مشک و گویا همیشه در این اندیشه بود که بایدتشنگان را سیراب سازد از این رو در مسیر حرکت قافله حسینی از مدینه تا کربلا همیشه مشک بر دوش داشت. تشنه لبان را سیراب می کرد. گزیده ای از کتاب هفتاد و درس زندگی از سیره عملی ابو الفضل العباس، نوشته امیر حسین علیقلی
Design By : Pichak |