لوگوی سه گوش
دی 89 - السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

اى که بعشقت اسیر خیل بنى آدمند


سوختگان غمت با غم دل خرمند


هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت‏


باخبران غمت بى خبر از عالمند


در شکن طره‏ات بسته دل عالمى است


و آنهمه دل بستگان عقد گشاى همند


یوسف مصربقا در همه عالم توئى‏


در طلبت مردوزن آمده با درهمند


تاج سربوالبشر خاک شهیدان تست


کاین شهدا تا ابد فخر بنى آدمند


در طلب اشک ماست رونق مرآت دل‏


کاین در ر با فروغ پر تو جام جمند


چون به جهان خرمى جز غم روى تو نیست‏


باده کشان غمت مست شراب غمند


عقد عزاى تو بست سنت اسلام و بس‏


سلسله کائنات حلقه این ماتمند


گشت چو در کربلا رایت عشقت بلند


خیل ملک در رکوع پیش لوایت خمند


خاک سر کوى تو زنده کند مرده را


زانکه شهیدان او جمله مسیحا دمند


هردم از این کشتگان گرطلبى بذل جان


در قدمت جان فشان با قدمى محکمند


سر خداى ازل غیب در اسرار تست


سر تو با سر حق خود ز ازل توأمند


محرم سر حبیب نیست بغیر از حبیب‏


پیک و رسل در میان محرم و نامحرمند


در غم جسمت «فؤاد» اشک نبارد چرا


کاین قطرات عیون زخم ترا مرهمند


{P - شمع جمع، ص 196 - 195. P}


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/1ساعت 12:15 صبح توسط حمید امامی نظرات ( ) |

امشب شب وصالست روز فراق فرداست‏


در پرده حجازى شور عراق فرداست


امشب قرآن سعد است در اختران خرگاه


یا آنکه لیلة البدر روز محاق فرداست‏


امشت زلاله رویان فرخنده لاله زاریست‏


رخسارهاى چون شمع در احتراق فرداست


امشب نواى تسبیح از شش جهت بلند است‏


فریاد وا حسینا تا نه رواق فرداست


امشب به نور توحید خرگاه شاه روشن


در خیمه آتش کفر دود نفاق فرداست‏


امشب زروى اکبر قرص قمر هویداست‏


آسیب انشقاق از تیغ شقاق فرداست‏


امشب شگفته اصغر چون گل به روى مادر


پیکان و آن گلورا بوس و عناق فرداست‏


امشت خوشست و خرم شمشاد قد قاسم‏


رفتن به حجله گور با طمطراق فرداست‏


امشب نهاده بیمار سر روى بالش ناز


گردن بحلقه غل پا در وثاق فرداست‏


امشب بروى ساقى آزادگان گشاده


بند گران دشمن بر دست و ساق فرداست‏


امشب نشسته مولا بر رفرف عبادت‏


پیمودن ره عشق روى براق فرداست‏


امشب شب عروجست تا بزم قاب و قوسین‏


هنگام رزم و پیکار یوم السباق فرداست‏


امشب شه شهیدان آماده رحیل است


دیدار روى جانان یوم التلاق فرداست‏


امشب بگو به بانو یک ساعتى بیارام‏


هنگامه بلا خیز مالا یطاق فرداست‏


امشب قرین یارى از چیست بى قرارى‏


دل گر شود زطاقت یک باره طاق فرداست‏


دیوان کمیانى، ص 91 - 90.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/1ساعت 12:14 صبح توسط حمید امامی نظرات ( ) |

نماز

 

جهان سرمست از آن اقتدا بود

 

وحیران از نماز کربلا بود

 

خدایا آفرین قد قامت عشق

 

نماز خامس آل عبا بود

 

 

نمی دیدند سرهای جدا را

 

نماز عشق روی نیزه ها را

 

نمی دیدند پیشا پیش آن صف

 

نماز سرخ آن خون خدا را




 


ظهر عاشورا

 

پر کرد مشام خسته صحرا را

 

عطری که ربود هوش این دنیا را

 

آن روز حسین با وضویی از خون

 

می خواند نماز ظهر عاشورا را



 

 


هفتاد دو سجده

 

آن روز در آن نماز پر شوکت عشق

 

هفتاد دو سجده داشت هر رکعت عشق

 

آن ظهر نماز دیگری بر پا بود

 

انگار که بود آخرین نوبت عشق




رسول

 

یک قافله با درد و غم و تب می رفت

 

یک سر ، سر بی تن آیه بر لب می رفت

 

با کوه غم و درد رسالت بر دوش

 

با هیبت یک رسول زینب می رفت

 


منبع: وبلاگ مذهب سرا


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/1ساعت 12:10 صبح توسط حمید امامی نظرات ( ) |

<   <<   6   7      

Design By : Pichak